قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه > سرگرمی > ضرب المثل > داستان ضرب المثل ترک عادت موجب مرض است

داستان ضرب المثل ترک عادت موجب مرض است

خری و اشتری بدور از آبادی بطور آزادانه باهم زندگی می کردند….


نیمه شبی در حال چریدن علف ، حواسشان نبود که ناگهان وارد آبادی انسانها شدند.


شتر چون متوجه خطر گردید رو به خر کرد و گفت :


ای خر خواهش می کنم سکوت اختیار کن تا از معرکه دور شویم و مبادا انسانها به حضورمان پی ببرند!”


خر گفت : “اتفاقا درست همین ساعت، عادت نعره سر دادن من است.”


شتر التماس کرد که امشب نعره کردن را بی خیال گردد.تا مبادا بدست انسانها بیافتند.


خر گفت: ” متأسفم دوست عزیز! من عادت دارم همین ساعت نعره کنم و خودت می دانی ترک عادت موجب مرض است و هلاکت جان!”


پس خر بی محابا نعره های دلخراش بر میداشت.


از قضا کاروانی که در آن موقع از آن آبادی می گذشت، متوجه حضور آنان گردیدند و آدمیان هر دو را گرفته و در صف چارپایان بارکش گذاشتند.


صبح روز بعد در مسیر راه ، آبی عمیق پیش آمد که عبور از آن برای خر میسر نبود. پس خر را بر شتر نشانیده و شتر را به آب راندند.


چون شتر به میان عمق آب رسید شروع به پایکوبی و رقصیدن نمود.


خر گفت :ای شتر چه می کنی؟ نکن رفیق وگرنه می افتم و غرق می شوم.”


شتر گفت : خر جان، من عادت دارم در آب برقصم.!!


ترک عادت هم موجب مرض و هلاکت است!”


خر بیچاره هرچه التماس کرد اما شتر وقعی ننهاد.


خر گفت تو دیگر چه رفیقی هستی؟!


شتر گفت : ” چنانکه دیشب نوبت آواز بهنگام خر بود!!!


امروز زمان رقص ناساز اشتر است!”


شتر با جنبشی دیگر خر را از پشت بینداخت و در آب غرق ساخت.
شتر با خود گفت : “


رفاقت با خر نادان ، عاقبتی غیر از این نخواهد داشت. هم خود را هلاک کرد و هم مرا به بند کشید!

امثال و حکم

علامه دهخدا

برای دیدن لیست ضرب المثل ها روی عکس زیر کلیک کنید:

داستان ضرب‌المثل
داستان ضرب‌المثل

دیدگاهتان را بنویسید