قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه > سرگرمی > داستان کوتاه > سخنان زیبای بزرگان

سخنان زیبای بزرگان

غمگین مباش

یک روز صبح از خواب برمی خیزی

ستاره ها را ازگیسوانت پایین می ریزی

ماه را درون صندوقچه ی اتاقت می گذاری…

از چشمانت رد شب را بیرون کن

امروز صبح دیگری ست

به لبهایت گلهای سرخ بزن

گردن بندی از مرواریدهای دریا

ناخن هایت را به رنگ دلم رنگ کن

امروز صبح دیگری ست

مطمئن باش من عاشق تو خواهم ماند

تا باز شب بیاید و

کهکشان راه شیری درون وجودت حلول کند!

 نزار قبانی

‍ می خواهم چند صباحی

دلم را به دریای بیخیالی بزنم

به روی تمام نداشته هایم چشم ببندم

و بنشینم به تماشای داشته هایم…

بیخیال نیمه ی خالی لیوان شوم

و دلم را خوش کنم به نیمه ی پر لیوان

شب را کمی تحمل کنم

برای دیدن سپیده ی فردا..

از اضطراب های جان فرسا،

خستگی های زودرس،

غصه خوردن های الکی،

تلخند های عصبی  دل بِکَنم

و دل بدهم به خنده های از ته دل

و اشک از سر شوق

و بار و بارها با خودم تکرار کنم که

“قشنگترین عکس ها

از تاریک ترین اتاق ها بیرون می آیند”

ریحان دال

یکی از ویژگی‌های دوست

این است که آنقدر مهربان است

که در مقایسه با اکثر مردم،

بخش‌های بیشتری از

وجود ما را بهنجار میداند.

هنگام گفتگو با مخاطبی عادی،

بسیاری از نظرهای خود را

به دلیل بسیار زننده بودن،

مایوسانه بودن،

احمقانه بودن، هوشمندانه بودن

یا احساساتی بودن بیان نمی‌کنیم،

ولی این نظرها را با دوستان خود

در میان می‌گذاریم.

دوستی، توطئه‌ای کوچک است

علیه آنچه دیگران معقول می‌پندارند…!

آلن دو باتن

اگر همه مغازه ها تعطیل شد، تو اما دکان دوستی را نبند.

اگر همه بازار ها  رو به کسادی رفت و همه سکه ها از رونق افتاد ،تو اما بازار عشق را کساد مکن و سکه جوانمردی را از رونق نینداز.

اگر قحطی آب و نان آمد ، تو اما نگذار که قحطی انسان نیز بیاید.

اگر  محتکران، خورد و خوراک را و مال و منال را دریغ کردند تو اما نور و شور و جان و دل را احتکار نکن.

ما ورشکستگان جور روزگاریم اما نباید که برنشستگان  کشتی اندوه نیز باشیم.

اگر حتی هوا جیره بندی شده است، تو اما امیدت را حبس نکن ، لبخندت را نیز و آرزوهایت را.

دست تنگی را به دلتنگی بدل نکن ؛ باشد که فراخی دل، گشادگی ِروز و روزی نیز بیاورد…

عرفان نظرآهاری

ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ؛

ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛

ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ ؛

ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ

ﻭ …….

ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎ .

ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ ﺑﻮﺩﯾﺪ؟؟

ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ

ﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ

ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ ….

ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ …

ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ، ﻣﻬﻨﺪﺱ ، ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ

ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ

ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ، ﺭﻓﺘﮕﺮ ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ

ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ .

 ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ …

ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ،

ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ …..

ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ ….

دیدگاهتان را بنویسید