قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه > کسب و کار و موفقیت > ۵ اصل کسب‌و‌کار که هنگام شستن ظروف به آنها پی بردم

۵ اصل کسب‌و‌کار که هنگام شستن ظروف به آنها پی بردم

نویسنده: مایکل پیترزاک/مجله خلاقیت

در حال خواندن کدام کتاب معروف کسب‌وکار هستید؟ آن را زمین بگذارید و به آشپزخانه بروید. اسفنج را بردارید و روی بشقاب بکشید. ببینید که به‌آرامی قسمت تمیز بزرگ‌تر می‌شود. به خودتان تبریک بگویید: شما در حال یادگرفتن پایه و اساس کسب‌وکار هستید.

اکثر ما هنگام شستن ظرف‌ها بین زمان شام و دیدن تلویزیون عجله می‌کنیم درحالی‌که ذهنمان در حال سفر در فضا و زمان است. «ظرف‌شور» عنوانی مرتبط با مبتدی‌ترین کارگر است و تنها گاهی در کسب‌وکار برای یادآوری داستان زندگی میلیونرها که از فرش به عرش رسیدند استفاده می‌شود. «باورت میشه اون کمترین دستمزد رو داشت؟»

اما کسانی که می‌دانند چگونه ظرف‌ها را بشویند از رازی باخبرند که شرکت‌های موفق از آن استفاده می‌کنند: وظایف ساده بهترین راهنما هستند. اساس کار را به‌طور کامل یاد بگیرید آنگاه اهداف بزرگ‌تر ساده خواهند شد.

۵ اصل کسب‌و‌کار که هنگام شستن ظروف به آنها پی بردم
۵ اصل کسب‌و‌کار که هنگام شستن ظروف به آنها پی بردم

اینها پنج‌پایه‌ کسب‌وکار هستند که از انجام عمل متفکرانه ظرف شستن یاد می‌گیرید:

  • تمرکز مفرد را گسترش دهید.

سوق‌دادن تمام تلاش‌های‌تان به سوی یک هدف واحد؛ تمرکزی لیزر‌مانند. تمرکز مفرد نقطه‌ مقابل مالتی تسکینگ است.

احتمالا وقتی با کف‌های داخل ظرفشویی کلنجار می‌روید، ذهن شما نیز مانند من شروع به پرسه‌زدن می‌کند. در این زمان که همه‌چیز آرام است تفکراتمان فرصت گردش پیدا می‌کنند و اگر به آنها راه دهیم اجازه انجام کار را از ما می‌گیرند. با این ‌حال عدم توجه به جزییات باعث می‌شود در آخر تکه‌های ماکارونی همچنان ته ظرفمان باقی بماند.

در کسب‌وکار نیز وقتی تمرکز حواس نداریم به همین صورت به نتایج نامطلوبی می‌رسیم. ۳۲ طعم مختلف مربا را به مشتری پیشنهاد می‌دهیم و بعد متوجه می‌شویم که آنها تنها سه تا می‌خواستند. شرکتی که استراتژی آن بر پایه‌ اقلام ارزان، دست‌ساز، لوکس با خدمات سفارشی اضافه برای مشتری است هیچ‌کدام از این کارها را به‌درستی انجام نمی‌دهد. وقتی من فروشگاه مردانه‌ آنلاینی را راه‌اندازی کردم تلاش کردیم در نیم دوجین شبکه مجازی فعالیت کنیم اما از هیچ‌یک از ده عضو این گروه‌ها پیامی دریافت نکردیم. سپس تمرکز خود را به اینستاگرام معطوف کردیم و در عرض شش ماه ده هزار عضو جمع کردیم.

رویکرد کاسپر، خرده‌فروش آنلاین تشک، به محصولشان صنعت را زیرورو کرد. تمرکز منفرد آنها چه بود؟ ارائه‌ تنها یک محصول باکیفیت که با گارانتی صد شب از آن حمایت می‌کنند. به‌جای آنکه انرژی خود را برای شش تشک «تقریبا خوب» هدر بدهند یک تشک را به حدی عالی طراحی کردند که مجله‌ تایمز آن را بهترین اختراع سال ۲۰۱۵ نامید.

  • نگذارید کار انباشته شود.

در دانشگاه سه هم‌اتاقی داشتم. یکی از آنها هرگز ظرف‌هایش را نمی­شست زیرا می‌دانست ما ترجیح می‌دهیم به‌جای غرزدن سر او ظرف‌ها را بشوییم. نهایتا کنجکاو برای دیدن نتیجه ما دعوا کردیم. بعد از یک هفته او حساب کار دستش آمده بود اما دیگر بشقاب‌ها شروع به قارچ درآوردن کرده بودند و کار او تهوع‌آور شده بود.

بعضی‌اوقات من هم اجازه می‌دهم کار انباشته شود. مانند بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک من هم به حسابداری در برابر کارهای جذاب‌تری مانند بازاریابی بی‌توجهی می‌کنم. درسی که یک‌بار با شش ماه عقب‌انداختن کارهای حسابداری یاد گرفتم چه بود؟ اگر نتوانید اعداد و ارقام معتبری از درآمد سال قبل خود ارائه دهید شانسی برای موافقت بانک برای افزایش اعتبارتان نخواهید داشت.

جیک زاهاردنیک یکی از موسسان کارخانه‌ تولید دوچرخه‌ فوق پیشرفته فابیک از قانون ساده‌ای برای مقابله با انباشت کار استفاده می‌کند: «هفته‌ای یک‌بار در برنامه‌ام برای تمیزکاری وقت می‌گذارم تا کارهای خسته‌کننده‌ مدیریت مانند به‌روزرسانی دراپ‌باکس و سازمان‌دهی سفارش‌ها را انجام دهم.»

  • تنها دست به کاری بزنید که از پس انجامش برمی‌آیید.

در دبیرستان دوستی داشتم که در رستورانی که به خاطر ظرف غذاهای فوق‌العاده بزرگش معروف بود ظرف می‌شست. اکثرا ظرف‌ها دست‌نخورده به ظرفشویی برمی‌گشتند و کار هر روز او رفتن میان غذاهای نیمه‌خورده بود. رستوران با پرکردن بیش ‌از حد ظروف باعث هدررفتن منابع و به زحمت‌افتادن کارکنانش می‌شد.

در فرهنگ کاری ما پر‌کردن بیش ‌از حد بشقاب خود نوعی نشان سربلندی و افتخار است. داستان‌های کارآفرینانی که دو سال است حتی یک روز استراحت نکرده‌اند با تحسین روبه­رو می‌شود. ایجاد یک کسب‌وکار به تلاش فراوانی نیاز دارد اما تحقیقات نشان داده سوددهی بعد از ۵۰ ساعت کار در هفته به‌شدت کاهش می‌یابد. به‌علاوه، کارکنانی که استراحت می‌کنند از خستگی مفرط جلوگیری کرده و بهترین عملکردها را خواهند داشت.

شرکت‌هایی مانند فولکس‌واگن، بی‌ام‌دبیلو، پوما محدودیت‌هایی برای ای‌میل بعد از ساعت کاری دارند و فرانسه نیز در حال تدوین قانونی برای ممنوع‌کردن ای‌میل‌زدن در آخر هفته‌هاست. چرا؟ چون فرهنگ کاری ۲۴/۷ وقتی برای تازه‌کردن بزرگ‌ترین سرمایه‌مان، یعنی خودمان، نمی‌گذارد. تنها در حد توان غذا در بشقاب خود بگذارید. بقیه آن تلف‌کردن است.

  • اول فرآیند، دوم نتیجه‌ کار (از کار لذت ببرید)

تیچ نات هان در جایی نوشت اگر ما نتوانیم در هنگام شستن ظرف‌ها حضور ذهن داشته باشیم «توان زندگی‌کردن برای یک دقیقه را نداریم». به نظر این حرف بزرگی به نظر می‌رسد اما درس مهمی درباره شادی در خود دارد. اگر برای شستن ظرف‌ها عجله کنیم تا به وظیفه‌ بعدی برسیم از کجا معلوم این الگو را در سراسر زندگی خود پیاده نکنیم؟

چرا کسب‌وکاری را شروع می‌کنیم؛ برای پول؟ ماجراجویی؟ برای اینکه  رئیس خودمان باشیم؟ این محرک‌ها وجه مشترکی دارند: ما بر این باوریم اگر رئیس خودمان بشویم زندگی بهتری خواهیم داشت. اما زندگی مکانیکی که مغازه‌ای باز می‌کند تا از یک تعویض روغنی به تعویض روغنی دیگری برود تا بتواند سر موقع کارش را تمام کند و به بانک برود هیچ بهبودی نیافته است. او خود را اسیر تعقیب کردن «خب بعدش چه؟» کرده است.

اولویت‌بخشیدن به فرآیند به‌جای درآمد برای ترازنامه نیز بهتر است. کمی بعد از راه‌اندازی شرکت رویکرد تبلیغ پولی «هی، وسیله‌های ما را بخرید!» را رها کرده و به تولید محتوایی که برای مشتریان ارزشمند بود روی آوردیم. میانگین بهای هر کلیک در گوگل اَدوُرذز یک تا دو دلار بود. میزان ترافیک ارگانیک وبلاگمان؟ صفر.

  • ظرف‌ها با گذشت زمان خشک می‌شوند.

«صبر، پشتکار و عرق‌ریختن ترکیب شکست‌ناپذیری است که به موفقیت ختم می‌شود.» ناپلئون هیل

برخی افراد ظروف را با حوله خشک می‌کنند. این کار ایرادی ندارد اما عملی است که خودبه‌خود نیز صورت می‌گیرد. تبخیر هیچ‌گاه مرا ناامید نکرده.

صبر در کسب‌وکار بسیار باارزش است. من علاقه دارم روزانه با روندهای کاری‌مان برای بهتر‌شدنشان بازی کنم. «آیا می‌توانیم صفحه‌ی ورودی را که میزان کلیک کمی در روز اول داشته تغییر دهیم؟» یا «بیایید به صد نفری که در طول شب نظرشان را جلب کردیم ای‌میل بزنیم!» نه. رشد گاهی اوقات نیاز دارد که ما کاری انجام ندهیم.

گاهی اوقات وظایفی را به فهرست کارهای ضروری خود اضافه می‌کنم و بعد می‌بینم که خودبه‌خود انجام‌شده یا اهمیتش را از دست‌داده است. وقتی یک باغ را  می‌کارید هر روز صبح دانه‌ها را دستمالی نمی‌کنید که زودتر رشد کنند. هرازگاهی آنها را بررسی می‌کنیم تا علف‌های هرز را بکنیم و خاک را کوددهی کنیم بعد می‌گذاریم زمان کارش را بکند.

این پنج اصل را می‌توان در یک کلمه خلاصه کرد: ساده‌سازی. وقتی تمرکز خود را محدود می‌کنیم عمیق‌تر می‌شود. کار کمتری انجام می‌دهیم و نتیجه‌ بهتری دریافت می‌کنیم. بگذارید زمان ظرف‌شستنتان قدرت سادگی را به شما یادآوری کند و سپس این حقیقت را در کسب‌وکار خود به کار گیرید و رشد آن را نظاره کنید.

منبع : مجله خلاقیت

دیدگاهتان را بنویسید