قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه > بایگانی برچسب: ضرب المثل (صفحه 10)

بایگانی برچسب: ضرب المثل

داستان ضرب المثل قوز بالای قوز

هنگامی که یک نفر گرفتار مصیبتی شده و روی ندانم کاری مصیبت تازه ای هم برای خودش فراهم می کند این مثل را می گویند. داستان ضرب المثل قوز بالای قوز یک قوزی بود که خیلی غصه می خورد که چرا قوز دارد؟ یک شب مهتابی از خواب بیدار شد …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل مرغ همسایه غاز است

داستان ضرب المثل مرغ همسایه غاز است

این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست و جو می کنیم خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است خود کم بینی و اغلب خود نابینی باعث می شود که …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی

داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی

این مثل هنگامی کاربرد دارد که پرحرفی باعث دردسر می شود .آسودگی در کم گفتن است و چکار داری که دخالت کنی ، شتر دیدی ندیدی و خلاص . داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی مردی در صحرا بدنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر با هوشی برخورد . …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد

داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد

امروزه هر کسی که مانع از پیشرفت امور شود یا مرتب مشکل ایجاد کند این ضرب المثل را برایش به کار می‌برند:استخوان لای زخم می گذارد. داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد گفته‌اند که در زمان‌های قدیم، مرد جوانی مغازه‌ی …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل به خاک سیاه نشستن

داستان ضرب المثل به خاک سیاه نشستن

عبارت بالا کنایه از بدبختی و بیچارگی است که در وضعی ناگهانی دامنگیر کسی شود و آدمی را از اوج عزت و شرافت به نهایت بدبختی  و بیچارگی بیندازد و مال و منال و دار و ندار را یکسره از دستش بگیرد. در چنین موردی تنها عبارتی که می تواند …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل همه را روی دایره ریختن

داستان ضرب المثل همه را روی دایره ریختن

همه اسرار و اصطلاحات خود را فاش کردن، کلیه دانسته‌های خود را بیان کردن، حساب خود را با صداقت پس دادن.   داستان ضرب المثل همه را روی دایره ریختن: در قدیم که هنوز رادیو و تلویزیون وارد بازار نشده بود، بازار خنیاگران از رونق بیشتری برخوردار بود. مطربان یا …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم با دم خروس را

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم با دم خروس را

وقتی کسی دروغی میگه ، ولی نشانهایی وجود داشته باشه که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود . خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد . …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل هنوز دو قورت ونیمش هم باقی است!

داستان ضرب المثل هنوز دو قورت ونيمش هم باقي است!

گویند حضرت سلیمان که زبان همه جانداران را می دانست، روزی از خدا خواست تا اجازه دهد یک روز تمام مخلوقات خدا را برای غذا خوردن دعوت کند. از خداوند پیغام رسید، مهمانی خوب است ولی هیچ کس نمی تواند از همه مخلوقات خدا یک وعده پذیرائی کند. ▫️حضرت سلیمان …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل سبیلش آویزان شد

داستان ضرب المثل سبیلش آویزان شد

اصطلاح سبیلش آویزان شد در مورد افراد سر خورده و وارفته و ورشکسته به کار می رود. سبیل درباریان و ملازمان دستگاه سلاطین و حکام صفوی برای ایرانیان هوشمند بخصوص اصفهانی های زیرک و باریک بین  فی الواقع در حکم میزان سنج بود که از شکل و هیئت آن به …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل بز بیاری

داستان ضرب المثل بزبیاری

اصطلاح بز بیاری مترادف “بدبیاری” و کنایه از بدشانسی و بداقبالی است که بطور غیر منتظره دامنگیر می شود و تمام رشته ها را پنبه می کند. فی المثل می گویند فلانی بز می آورد یا فلانی بز آورده که در هر دو صورت بدبیاری و بدشانسی از آن افاده …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل زبان سرخ سر سبز را می دهد بر باد !

داستان ضرب المثل زبان سرخ سر سبز را می دهد بر باد !

احتیاط در سخن گفتن و پرهیز از گفتن حرفها نیشدار و خطرناک که ممکن است به قیمت جان تمام شود . روزی از بهلول پرسیدند : راز طول عمر در چیست ؟گفت : در زبان آدمی .گفتند؛ چگونه است آن راز؟ گفت؛ آن‌است که هر اندازه زبان آدمی کوتاه باشد، عمرش …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل تجارت بوق حمام

داستان ضرب المثل تجارت بوق حمام

در زمان های قدیم بازرگان ثروتمندی زندگی می کرد که بسیار درتجارت موفق بود و پسری داشت که بسیار تنبل و تن پرور بود و دنبال کسب روزی نمی رفت. تاجر دوست داشت به پسرش راه و رسم تجارت را بیاموزد اما پسر هر بار طفره می رفت و می …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل فوت کوزه گری

داستان ضرب المثل فوت کوزه گری

این ضرب المثل زمانی به کار می‌رود که کسی همه چیز را برای انجام کاری می‌داند به جز یک نکته مهم و نهایی.  پسری پیش استاد کوزه گری رفت و با خواهش و التماس فراوان به شاگردی استاد درآمد.پسر بسیار باهوش و زرنگ بود و استاد کم کم به او …

ادامه مطلب...