اگر آغاز به مصرف داروهای ضدافسردگی کردید، ممکن است پس از مدتی به خود آیید و ببینید زندگی بهرغم تمام رنجهایش دوباره ارزش زیستن دارد و دیدن دوستانتان دیگر امری بیهوده نمینماید. اما فاجعه آنجا آغاز میشود که میفهمید زندگی جنسی شما تحتالشعاع قرار گرفته است.
بیش از ۱۰ درصد مردم آمریکا و دست کم ۸.۶ میلیون نفر از بریتانیاییها از داروهای ضد افسردگی استفاده میکنند. بنابر آمار منتشر شده، این تعداد پس از شیوع همهگیری کرونا افزایش هم یافته است.
جاناتان آلپرت، عضو هیات علمی دانشکده روانپزشکی و علوم رفتاری دانشگاه پزشکی آلبرت اینشتین میگوید: «برخی افراد وقتی تحت درمان افسردگی قرار میگیرند، در مییابند که عملکرد جنسیشان بهبود یافته است. به باور ما، دلیل این موضوع این است که علاقه به فعالیت جنسی، لذت و شهوت همگی تحت تاثیر افسردگی قرار میگیرند.»
با این حال ۴۰ تا ۶۰ درصد افرادی که داروی افسردگی مصرف میکنند چنین تجربهای ندارند و گستره عوارض جنسی جانبی این داروها بسیار وسیع است. برخی افراد میل یا توانایی برانگیختگی جنسیشان و برخی دیگر حساسیت اندام تناسلی، ترشحات غدد جنسی، توانایی رسیدن به ارگاسم یا ارگاسمهای رضایتبخش و یا انزال را از دست میدهند. برخی دیگر هم ممکن است چند عارضه را همزمان باهم تجربه کنند.
اجبار به معامله حس افسردگی و یا اضطراب کمتر در ازای لذتنبردن از بخشی از زندگی که میتواند در ارتباط بسیار نزدیکی با سلامت روان باشد، بسیار ناراحت کننده است.
از سوی دیگر، علاوه بر احساس گناه و شرم در زوجها، این موضوع میتواند آنها را در نوعی سردرگمی غرقه سازد. سردرگمی از آنکه آیا اختلال در عملکرد جنسی نتیجه ایراد در رابطه و توانایی جنسی است و یا نتیجه عوارض داروها است.
دلایل علمی اختلال در عملکرد جنسی چیست؟
لورن استرایچر، استاد دانشکده پزشکی دانشگاه نورتوسترن میگوید: «عوامل علمی اختلال جنسی در چند مورد خلاصه میشود؛ ناقلهای عصبی، جریان خون و سیستم عضلانی. مغز، مهمترین اندام جنسی و کنترلکننده همه این عوامل است.»
سروتونین یکی از ناقلهای عصبی کلیدی است که در میل و برانگیختگی جنسی نقش اساسی ایفا میکند. میل جنسی تمایل اولیه شما برای برقراری رابطه جنسی است و برانگیختگی را میتوان فعال شدن شما از لحاظ ذهنی و جسمی توصیف کرد.
مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) که با افزایش سطح سروتونین در مغز به عنوان ناقل عصبی، در نهایت به درمان افسردگی میپردازند، دستهای از داروهای ضد افسردگیاند که بیشتر با اختلال در عملکرد جنسی مرتبط هستند.
به گفته جاناتان آلپرت، اگرچه سطح بالای سراتونین میتواند در افراد از لحاظ ذهنی احساس بهتری ایجاد کند، اما میتواند میل و برانگیختگی جنسی را کاملا از بین ببرد. دلیل این امر میتواند با آنچیزی که سبب میشود برخی افراد با مصرف مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین دچار «بیحسی عاطفی» شوند، مشابه باشد. در این موارد مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین، نه تنها باعث میشوند که درد ناشی از افسردگی را کمتر حس کنید، بلکه در کل باعث میشوند که عواطف کمتری داشته باشید. این تضادی است که دانشمندان هنوز درپی درک آن هستند.
خانم استرایچر میگوید: «جریان خون برای برانگیختگی جسمی و ارگاسم الزامی است. این جریان میتواند اندام جنسی را حساستر کند. در بیشتر موارد این عوامل سیگنالی را به مغز میفرستند که منجر به انقباض عضلانی همراه با ارگاسم میشود.»
به گفته متخصصان، سطح بالاتر سروتونین میتواند این عملکردها را نه تنها در مغز بلکه در سایر نقاط بدن که با برقراری رابطه جنسی درگیرند، مهار کند.
آقای آلپرت میگوید: «سروتونین در دامنه وسیعی از فعالیتهای فیزیولوژیکی شرکت دارد. این ناقل عصبی در مغز، نخاع و اندام جنسی وجود دارد. همچنین اعصاب موجود در اطراف رگهای خونی نیز از این نوع هستند. بنابراین به باور ما، سطوح اثرات داروهای ضد افسردگی بسیار متفاوت است.»
چه باید کرد؟
به گفته لورن استرایچر، درمانهایی وجود دارد که ممکن است در این مورد کمککننده باشند، اما این درمانها به هیچوجه بدون تجویز و همراهی پزشک قابل انجام نیست. شما باید برای حل مشکلات تحت نظر پزشک باشید و او بر اساس نیاز و سابقهتان برای شما دارو تجویز کند.
اگر تازه چند هفته است که مصرف داروهای ضد افسردگی را آغاز کردید، پزشک احتمالا به شما میگوید که چند هفته منتظر بمانید تا ببینید بدن شما خود به خود میتواند این اختلالها را حل کند یا نه. اما خبر بد آنکه تنها ۲۰ درصد مواقع بدن خود به خود از پس برطرف کردن این مشکلات بر میآید.
خانم استرایچر میگوید: «برای برخی افراد ظرف دو یا سه ماه شرایط بهتر میشود. اما اگر شش ماه گذشت و همچنان مشکل داشتید، در این مرحله بعید است که عوارض مصرف خود به خود از بین بروند.»
در این هنگام پزشک احتمالا تغییراتی در برنامه دارویی شما ایجاد میکند. به گفته آقای آلپرت، بعضی وقتها کمی کاهش میزان مصرف مهارکنندههای اتنخابی بازجذب سروتونین باعث میشود همچنان وضعیت ذهنی خوبی داشته باشید اما اختلالی در عملکرد جنسی شما به وجود نیاید.
لورن استرایچر میگوید: «همچنین، مفهومی با عنوان وقفه در مصرف هم وجود دارد. به این معنا که یکی دو روز در هفته از مصرف دارو خودداری کنید تا در آن زمان به تقویت عملکرد جنسی خود بپردازید. بعضی افراد همچنین مصرف داروها را با فاصله زیاد از زمانی که ممکن است رابطه جنسی برقرار کنند، برنامهریزی میکنند.»
اما به گفته آقای آلبرت، هر دو روش با هدف اجتناب از ترک داروها و بازیابی سلامت روان باید تحت نظر پزشک انجام شوند.
یک روش معمول استفاده از «بوپروپیون» به جای مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین است. بوپروپیون مهارکننده بازجذب نوراپینفرین-دوپامین (NDRI) است. به گفته متخصصان بوپروپیون چون به جای افزایش سطح سورتونین، مقدار دوپامین را در مغز افزایش میدهد، برای عملکرد جنسی مفیدتر از مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین است. دوپامین خود به میل و پاسخ جنسی کمک میکند.
در موارد دیگر، پزشکان ممکن است با هدف مدیریت درمان و یا کاهش اختلال عملکرد داروهای دیگری را نیز به روند درمانی بیفزایند.
در چنین درمانی گاهی اوقات از داروهای غیر روانپزشکی نیز استفاده میشود. چنین داروهایی میتوانند بر سازوکارهای یکسانی که زمینهساز عوارض جنسی داروهای ضد افسردگیاند، تاثیر بگذارند.
به گفته کارشناسان داروهایی مثل «سیلدنافیل» یا «مهارکننده فسفودیاستاز نوع ۵» که به صورت عمومی برای درمان اختلالات جنسی تجویز میشوند، بعضی اوقات میتوانند به جریان خون بهتر درون رگها، آرامش عضلات در نواحی جنسی و مقابله با انقباض عروق خونی در اثر سطح بالای سروتونین بینجامند. چنین استدلالی شبیه تجویز داروهای فشار خون برای درمان اختلالات جنسی است.
همچنین بنابر تشخیص روانپزشک، حذف کامل درمان دارویی و انتخاب روشهای دیگری برای سلامت روان میتواند جزء گزینهها باشد.
منبع یورو نیوز