قالب وردپرس افزونه وردپرس
تازه ها
خانه > سرگرمی (صفحه 24)

سرگرمی

داستان ضرب المثل اگر برای من آب نداشت برای تو که نان داشت

داستان ضرب المثل اگر برای من آب نداشت برای تو که نان داشت

کسی که در انجام کاری که برایش سود دارد ، بهانه تراشی کند ، می گویند چرا این کار را نمی کنی ؟ اگر برای من آب نداشت برای تو که نان داشت . در روزگاران گذشته آب آشامیدنی و آب کشاورزی ایران از قنات به دست می آمد . …

ادامه مطلب...

معمای انتخاب آرایشگر

معمای انتخاب آرایشگر

یکنفر اهل منطق به شهری وارد شد و تصمیم گرفت نزد سلمانی برود و سر و صورتش را اصلاح کند. آن شهر دو سلمانی بیشتر نداشت. وقتی مرد بسراغ نخستین سلمانی رفت، او را با سر و صورتی آشفته و پرپشت و موهایی ژولیده و نامرتب و هنگامی که به …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل پا را به اندازه گلیم دراز کردن

داستان ضرب المثل پا را به اندازه گلیم دراز کردن

  ضرب‌المثل پا را به اندازه گلیم دراز کردن را زمانی به کار می‌برند که بخواهند به کسی گوشرد کنند که به قاعده حد و توانایی‌های خودش قدم بر دارد و شأن خود را در امور بشناسد. می‌گویند که پادشاهی روزی برای سرکشی مناطق مختلف شهر و دیار خود لباس …

ادامه مطلب...

داستان قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید

داستان کوتاه

 آورده اند که: در روزگاران قدیم ، تاجری بود که تصمیم گرفته بود کالاهای بسیاری را به آن سوی آبها ببرد تا با فروش آنها سودی به دست آورد. تاجر بارهایش را تا بندری در کنار دریا برد و کالاهایش را بر کشتی سوار کرد . یکی از شاگردها که …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل مرغش یک پا دارد

داستان ضرب المثل مرغش یک پا دارد

کسی که حرف غیرمنطقی و بیهوده ای بزند و با لج بازی روی حرف خودش پافشاری کند ، می گویند :” مرغش یک پا دارد “. فرمانروای جدیدی به شهر ملا نصرالدین آمده بود و هریک از بزرگان شهر مجبور بودند طبق آداب و رسوم آن زمان ، به دیدن حاکم …

ادامه مطلب...

داستان کوتاه بهای یک لیوان شیر

داستان کوتاه بهای یک لیوان شیر

روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دست‌فروشی می‌کرد؛ از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می‌کرد. تصمیم گرفت از خانه‌ای …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل قوز بالای قوز

هنگامی که یک نفر گرفتار مصیبتی شده و روی ندانم کاری مصیبت تازه ای هم برای خودش فراهم می کند این مثل را می گویند. داستان ضرب المثل قوز بالای قوز یک قوزی بود که خیلی غصه می خورد که چرا قوز دارد؟ یک شب مهتابی از خواب بیدار شد …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل مرغ همسایه غاز است

داستان ضرب المثل مرغ همسایه غاز است

این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست و جو می کنیم خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است خود کم بینی و اغلب خود نابینی باعث می شود که …

ادامه مطلب...

داستان تفاوت نوع برخورد والدین

داستان تفاوت نوع برخورد والدین

از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه‌شان در مدرسه شنیدم. مرد اول می‌گفت: «چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت …

ادامه مطلب...

داستان کوتاه قدرت اندیشه

داستان کوتاه قدرت اندیشه

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود . پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد …

ادامه مطلب...

داستان کوتاه قدرت گردش پول

داستان کوتاه قدرت گردش پول

ماه آپریل است، درکنار یکی از سواحل دریای سیاه. باران می بارد، و شهر کوچک همانند صحرا خالی بنظر می رسد. درست هنگامی است که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند. ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می …

ادامه مطلب...

داستان اجازه ندارم که از خدا بپرسم :”چرا من؟”

داستان اجازه ندارم که از خدا بپرسم :"چرا من؟"

آرتور اش قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد. طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند. یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: “چرا خدا تو را برای …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی

داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی

این مثل هنگامی کاربرد دارد که پرحرفی باعث دردسر می شود .آسودگی در کم گفتن است و چکار داری که دخالت کنی ، شتر دیدی ندیدی و خلاص . داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی مردی در صحرا بدنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر با هوشی برخورد . …

ادامه مطلب...

داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد

داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد

امروزه هر کسی که مانع از پیشرفت امور شود یا مرتب مشکل ایجاد کند این ضرب المثل را برایش به کار می‌برند:استخوان لای زخم می گذارد. داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد داستان ضرب المثل استخوان لای زخم می گذارد گفته‌اند که در زمان‌های قدیم، مرد جوانی مغازه‌ی …

ادامه مطلب...